دنیای نامرد(bahar61)

دنیای نامرد(bahar61)

اونایی که بهشون خیانت ونامردی شده بیان تو...
دنیای نامرد(bahar61)

دنیای نامرد(bahar61)

اونایی که بهشون خیانت ونامردی شده بیان تو...

غریبه آشنادوستت دارم بیا...


خواستــم درباره خود چیزی گویم!! دیدم نگفتن بهتــر است!! آنکه با من نمیماند همان بهتر که نشناسد مرا... آنکس که میماند خود خواهــد شناخت


ادامه مطلب ...

خط به خط خوندمت ب ه ا ر...

وقتی هوامث الان بارونسیت بدجوردلم میگیره[:S001:][:S001:]

سلامتیه کسی که

وقتی توی آغوش میگیریمش همه ی وجودم میلرزه،

نه از ترس یا عشق بازی،

واسه وحشت از فردای بدون اون

ادامه مطلب ...

خیلی وقته دیگه بارون نزده...

امروزبارون شدیدی میباریدومن رفتم بیرون واسه خودم خرید...نامردهرجامیرفتم ازت خاطره دارم حالم بدترمیشه وقتی بیرونم لعنت به این بارون یاده آهنگی که زیربارون باهات خوندم افتادم...

ومن به خاطراتمون بیشتراندیشیدم...

باهم شرکت اولی که کارمیکردیم شرکت بسیاربزرگی بوداماتوواسه رابطمون حساس نبودی اماازوقتی که کارت روعوض کردی توشرکت کوچیک باتعداداندکی کارمندکارکردی تغییرکردی وترسیدی من بهت به محل کارت نزدیک بشم حتی زنگ واس نمیدادی...


شایدازاعتمادزیادبهت نمیتونستم قبول کنم توداری بهم خیانت میکنی اماته دلم فقط میترسیدم که نسبت بهت بی اعتمادبشم واسه همین افکارپریشونم ودورمیریختم به خودم دلداری میدادم...

نمیدونی وقتی سردشدی چه هراسی داشتم که نکنه خطایی کردم چقدرخودم عذاب دادم!عذاب کشیدم عذاب کشیدی تابحال؟شده ۲ماه ۱۰کیلووزن کم کنی!شده شب وروزنخوابی شده گریه کنی اینقدرکه چشات تاربشه ضعیف بشه ماههاخودم زندانی میکردم ...اماباااااازم نفهمیدی... 


چه لحظات شیرینی بودکنارتوبودن شادبودیم وبی غم،صبح به محضی که ازخواب پامیشدم اولین چیزی که به ذهنم میومدیادتوبود!پس گوشی روبرمیداشتم اس میدادم وصبح بخیرمیگفتم،اگه نمیگفتم توزنگ میزدی نکنه خواب بمونم.همیشه سرساعت خواصی باهم صحبت میکردیم،من همیشه منتظرتوبودم هنگامی که توخواب بودی من بیداربودم هنگامی که توتب داشتی من بیماربودم حالاتودیوارشدی من بیذاربودم!هرگاه که جایی میخواستی بری من کنارت بودم چون نگرانت بودم حس میکردم بایدازت مراقبت کنم...........!!!!



بهار و این همه دلگیری ؟؟...

بهارواین همه دلگیری!کسی فصلهاروجابجاکرده است...؟

امدنت را خوب یادم نیست

بی صدا امدی بی انکه من بدانم

و بی اجازه ماندی

بی انکه من بخواهم

اما اکنون که با ذره ذره وجودم

ماندنت را تمنا می کنم

قصد سفر داری؟

ای مهمان ناخوانده قلبم بمان

بمان که به ماندنت سخت محتاجم.


ادامه مطلب ...

هرگزنیا

سخته میدونی شایدبه عشقت نرسی امانتونی حتی یک ساعت ازش دورباشی سخته دل ببندی به کسی که مث آب خوردن دلت ومیشکنه سخته کنارآدمی باشی که به احساست بخنده وقتی که توسرشارازاحساس وعشق باشی حتی بگه باورنمیکنه عشق حقیقت باشه وکسی باشه بااحساس وگرم...


ادامه مطلب ...

بیابهاری باشیم...

ادما خنده هاشون همیشه از دلخوشی نیست... گاهی شکستن یه دل کمتر از ادم کشی نیست

آدما باید یکیو داشته باشن که هر وقت ...
پـــکر و داغون عصبی و مریض بودی
ازت نــپــرسه : چرا ؟
فقط دستت رو بگیره و بگه :
بلند شو بریم بیرون
دوست ندارم این شکلی ببینمت !!!


ادامه مطلب ...