بهار و این همه دلگیری ؟؟...

بهارواین همه دلگیری!کسی فصلهاروجابجاکرده است...؟

امدنت را خوب یادم نیست

بی صدا امدی بی انکه من بدانم

و بی اجازه ماندی

بی انکه من بخواهم

اما اکنون که با ذره ذره وجودم

ماندنت را تمنا می کنم

قصد سفر داری؟

ای مهمان ناخوانده قلبم بمان

بمان که به ماندنت سخت محتاجم.

لاکـــــــ غلطــ گیر بر میــ دارمـــــ

و تو را از تمــــــامـــ خاطراتم پاکـــ میکنمـــــ ...

تـــ ـو ...

غلطــــ اضافیـ زندگیمــــــ بودیـــــ

 دنیای ماازجنس فلزه روح ازجنس ابریشم نرم وخالص ووجودت مث کهربانایاب

نگذارسرماخوردگی روحیت باعث بشه ازارزش خودت غافل بشی..توفرشته ای با

احساس وفداکاری... یکی هس که واست بهترینهاروآرزوداره...

روزی فکر می کردم که اگر او را با غریبه ای ببینم

شهر را به اتش می کشم.

اما...

اما امروز حاضر نیستم شمعی روشن کنم تا...

تا ببینم او کجاست.

بیشترین دروغی که در این دنیا گفته ام…

این کلمه است….خوبم…

 

تنها یک خداحافظی بی دلیل…

تمام سلام هایم را شکست…

موج اگر میدانست ساحل دستش را نمیگیرد…

هرگز برای رسیدن به آن نفس نفس نمیزد…

کفشهایت کو؟

میخواهم آن ها را بردارم…

تا تو هم مثل بی وفایان هوس رفتن نکنی…

به دست آوردن ۱۰۰۰ دوست تو یه سال…

ممکن نیست..

اما دستیابی به یک دوست برای ۱۰۰۰ سال..

امکان پذیر است…

مرا دوست داشته باش،

امــــــا؛

تجربه ام نکن . . .

... ...

برای آموختن، ابزار مناسبی نیســـــتم...

یکدیگر را گم کرده ایم 

تا یکی دیگر پیدا کنیم به

 همین سادگی 

چه درد بزرگی است

در عین دوست داشتن ...دوست نداشتن را وانمود کردن..

نمی خواهم خاطره ی فردایم شوی!

امروز من باش

حتی لحظه ای……!

نه التماس می‌کنم

نه خیره خیره نگاهت

فقط آه می‌کشم و سکوت میکنم

همین آه برای تمام زندگی‌ ات کافیست

بی خیال است خیلی بی خیال ...

همان کسی که تمام خیال من است . . .

.

.

.

همیشه دلتنگی به خاطر نبودن شخصی نیست

گاه به علت حضور کسیکه در کنارت هست

که حواسش به تو نیست

.

.

.

عاشقت شدم

بازی ام دادی

آن هم از نوع قایم باشکش

و من چه کودکانه به بازی ادامه دادم

نمیدانستم قرار است دیگر پیدا نشوی . . .