ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
تقدیم به عشقِ لعنتیِ زبان نفهم ...
می میخورم یک پیک مانده تا ته شیشه
می میخورم دردم رسیده تا خود ریشه
یک پیک مانده تا به مستی و سبکبالی
میبینمت در اشکایم غرقِ خوشحالی
با مستیام این شب را سحر کنم بی تو
من مُستم آمادهام سفر کنم بی تو
یک پیک مانده تا ته مستی فروپاشی
تردید دارم تا ابد منتظرم باشی
یک پیک مانده تا سیاه مستی و بیهوشی
یک پیک مانده تا فراموشی فراموشی
هی پیک میریزم دوباره پیک میریزم
با یک خشابِ قرصِ خوابِ ریخته رو میزم
یک پیک مانده تا بمیرم تا تهِ کارم
بانوی خائن تا ابد من دوستت دارم
پر میکنم با اشک هایم پیکِ آخر را
دنیا فراموشش شده این مردِ آذر را
لب را گذاشتم بر لبت رو صفحهی گوشی
امشب تن دادم به تمرینِ فراموشیم
میبوسمت با مزهی ویسکی و با فریاد
میبوسمت اصلن مهم نیست هرچه بادآباد
این بوسهات شد مزهی این پیک زهرآلود
باور بکن این انتهای قصهی من بود ...
"ساسا" ادامه مطلب ...
به احمقانه ترین شکل ممکن،
دلتنگ زنی هستم
که هیچ خیابانی را
با او قدم نزده ام...
اما او
در تمام خاطرات من راه می رود !