دنیای نامرد(bahar61)

دنیای نامرد(bahar61)

اونایی که بهشون خیانت ونامردی شده بیان تو...
دنیای نامرد(bahar61)

دنیای نامرد(bahar61)

اونایی که بهشون خیانت ونامردی شده بیان تو...

عجله نکن زنگ تفریحه...

ﺑﻪ ﮐﺎﻓﻪ ﭼﻲ ﮔﻔﺘﻢ ﻫﻤﺎﻥ ﻫﻤﻴﺸﮕﻲ . . .
ﻧﮕﺎﻩ ﺳﻨﮕﻴﻨﺶ ﺭﺍ ﺑﻪ ﭼﺸﻤﺎﻧﻢ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﻭﮔﻔﺖ : ﺯﺭ ﻧﺰﻥ ﺑﺎﺑﺎ ﺍﻳﻨﺠﺎ

1 ﻫﻔﺘﺲ ﺍﻓﺘﺘﺎﺡ ﺷﺪﻩ

نگاره: ‏نظر شما به این تصویر چیه لایک یادت نره!‏


رد پــای خــــدا

=ஜ۩۞۩ஜ=

یک شب مردی خواب عجیبی دید.او خواب دید دارد در کنار ساحل همراه با خدا قدم میزند. روی اسمان

صحنه هایی از زندگی او صف کشیده بودند. در همه ان صحنه ها دو ردیف رد پا روی شن ها دیده می شد

که یکی از انها به او تعلق داشت و دیگری متعلق به خدا بود.


هنگامی که اخرین صحنه جلوی چشمانش امد،دید که بیشتر از یک جفت رد پا دیده نمیشود. او متوجه شد

که اتفاقا در این صحنه،سخت ترین دوره زندگی او را از سر گذرانده است.


این موضوع، او را ناراحت کرد و به خدا گفت:خدایا تو به من گفتی که در تمام طول این راه را با من

خواهی بود،ولی حالا متوجه شدم که در سخت ترین دوره زندگیم فقط یک جفت رد پا دیده می شود.

سر در نمی اورم که چطور در لحظه ای که به تو احتیاج داشتم تنهایم گذاشتی.خداوند جواب داد، من

تو را دوست دارم و هرگز ترکت نخواهم کرد.دوره امتحان و رنج،یعنی همان دوره ای که فقط یک جفت

رد پا را میبینی زمانی است که من تو را در آغوش گرفته بودم


نگاره: ‏راه های موفقیت!!!‏


 

 
نام همسر در موبایل آقایون :
بعد از 1 ماه : هانی !
بعد از 2 ماه : عزیزم !
بعد از 3 ماه : خانمم !
بعد از 1 سال : همسرم !
بعد از 2 سال : منزل !
بعد از 3 سال : هیتلر !
بعد از 4 سال : عزرائیل !
بعد از 5 سال : ناشناس !



نگاره: ‏میشل اوباما بانوی اول آمریکا در حال تماشای رکوردشکنی جان کاسیدی صاحب رکورد در کتاب های گینس در زمینه ماندن 24 ساعته در داخل بالن (کاخ سفید)
اینم 1 جور سرگرمیه‏



هرا دو شاعر در پاسخ به هم شعر گفته اند

خانم ناهید نوری :
به نام خدایی که زن آفرید / حکیمانه امثال من آفرید
خدایی که اول تو را از لجن / و بعداً مرا از لجن آفرید !
برای من انواع گیسو و موی / برای تو قدری چمن آفرید !
مرا شکل طاووس کرد و تورا / شبیه بز و کرگدن آفرید !
به نام خدایی که اعجاز کرد / مرا مثل آهو ختن آفرید
تورا روز اول به همراه من / رها در بهشت عدن آفرید
ولی بعداً آمد و از روی لطف / مرا بی کس و بی وطن آفرید
خدایی که زیر سبیل شما / بلندگو به جای دهن آفرید !
وزیر و وکیل و رئیس ات نمود / مرا خانه داری خفن آفرید
برای تو یک عالمه کِیْسِ خوب / شراره ، پری ، نسترن آفرید
برای من اما فقط یک نفر / "براد پیت من" را" حَسَنْ" آفرید !
برایم لباس عروسی کشید / و عمری مرا در کفن آفرید
به نام خدایی که سهم تو را / مساوی تر از سهم من آفرید

پاسخ دندان شکن از نادر جدیدی :
به ‌نام خداوند مردآفرین / که بر حسن صنعش هزار آفرین
خدایی که از گِل مرا خلق کرد / چنین عاقل و بالغ و نازنین
خدایی که مردی چو من آفرید / و شد نام وی احسن‌الخالقین
پس از آفرینش به من هدیه داد / مکانی درون بهشت برین
خدایی که از بس مرا خوب ساخت / ندارم نیازی به لاک، همچنین
رژ و ریمل و خط چشم و کرم / تو زیبایی‌ام را طبیعی ببین
دماغ و فک و گونه‌ام کار اوست / نه کار پزشک و پروتز، همین !
نداده مرا عشوه و مکر و ناز / نداده دم مشک من اشک و فین!
مرا ساده و بی‌ریا آفرید / جدا از حسادت و بی‌خشم و کین
زنی از همین سادگی سود برد / به من گفت از آن سیب قرمز بچین
من ساده چیدم از آن تک‌ درخت / و دادم به او سیب چون انگبین
چو وارد نبودم به دوز و کلک / من افتادم از آسمان بر زمین
و البته در این مرا پند بود / که ای مرد پاکیزه و مه‌جبین
تو حرف زنان را از آن گوش گیر / و بیرون بده حرفشان را از این
که زن از همان بدو پیدایش‌ات / نشسته مداوم تو را در کمین
--


نگاره: ‏دوچرخه مخصوص حمل اسپرم های اهدایی برای توزیع در کلینیک ها در سیاتل آمریکا‏


کل خونوادمون نشسته بودن. داییم بهم گفت: تو خیلی دلقکی، باید بجای میمون، تو رو میفرستادند فضا،
منم یکم اندیشه کردم و گفتم: حلال زاده به داییش میره!
یه سکوته خاصی همجارو گرفت اون لحظه!!!

نگاره: ‏درباره این عکس نظر بدید!‏


مردی به دربار خان زند می رود و با ناله و فریاد می خواهد تا کریمخان را ملاقات کند.
سربازان مانع ورودش می شوند.
خان زند در حال کشیدن قلیان، ناله و فریاد مردی را می شنود و می پرسد ماجرا چیست؟
پس از گزارش سربازان به خان، وی دستور می دهد که مرد را به حضورش ببرند.
مرد به حضور خان زند می رسد و کریم خان از وی می پرسد:
چه شده است چنین ناله و فریاد می کنی؟
مرد با درشتی می گوید:
دزد همه اموالم را برده و الان هیچ چیزی در بساط ندارم!
خان می پرسد:
وقتی اموالت به سرقت میرفت تو کجا بودی؟!
مرد می گوید:
من خوابیده بودم!
خان می گوید:
خب چرا خوابیدی که مالت را ببرند؟
مرد در این لحظه آن چنان پاسخی می دهد که استدلالش در تاریخ ماندگار می شود.
مرد می گوید:
من خوابیده بودم، چون فکر می کردم تو بیداری!

خان بزرگ زند لحظه ای سکوت می کند و سپس دستور می دهد خسارتش از خزانه جبران کنند و در آخر می گوید:
این مرد راست می گوید ما باید بیدار باشیم.


نگاره: ‏‎Just Like A Woman - Movie‎‏

وای از نیمه شبی
که بیدار شوم
تورا بخواهم
و خودم را در آغوش دیگری بیابم ..... !



نگاره: ‏با وجود سیل بی سابقه در بانکوک دستفروشان و اغذیه فروشان خیابانی همچنان به کار خود ادامه می دهند‏





vرشت
- سلام
- سلام بابا جان
- ببخشید شما چندتا فرزند دارید؟
- از خودم رو بگم یا همه رو بگم ؟
- چه فرق میکنه ؟
- فرق نمیکنه فقط فامیلی شون فرق میکنه
- باشه بگین
- دقیقا یادم نیست ... باید از خانم بپرسم
- خوب به خانمتون بگین بیاد
- نیستش ... رفته بیرون
- کی برمیگرده ؟
- فردا صبح
- باشه - فعلا خدافظ



قزوین
- سلام
- به به سلاااام پسر گلم؛ بفرما تو
- خیلی ممنون - شما چند تا بچه دارین
- حالا چرا دم در، بفرما تو کسی خونه نیست
- نه مزاحم نمیشم، فقط بگین چند تا بچه دارین
- چرا نمیائ تو خودت بشماری، تعارف مکونی ها
- نه متشکرم در حین انجام وظیفه هستم
- 6 تا
- چندتا پسر چند تا دختر
- حالا میومدی تو یه چایی میخوردیم
- خیلی ممنون
- همش پسره
- متشکرم - فعلا خداحافظ
- بند کفشت بازه مهندس
-باشه سر کوچه میبندم



قم
- سلام حاج آقا
-سلام علیکم و رحمه الله و برکات برادر . خسته نباشید . خدا قوت ان شاالله . الله اکبر.
-ببخشید حاج آقا شما چند تا فرزند دارید؟
- بسم الله الرحمن رحیم ..... دو تا , یه دختر یه پسر
- شغل
- مداح . نوحه خون . فروش البسه روحانیون و طلبه ها . مدیریت خانه عفاف.
-تعداد همسر ؟
- 55 تا
- بله!؟!؟!؟!؟!؟!؟! ببخشید بچه هاتون زن زائیدن یا زناتون بچه زائیدن؟!
- 54 تا صیغه یک نفر هم نکاح.
- صحیح .
- وقت نمازه برادر امری با من نیست؟
- نه متشکرم
والسلام علیکم و رحمه الله و برکات



اصفهان
- سلام
-سلام دادا
- شما چند تا فرزند داردی؟
- سی و سه تا
- چند تا دختر چند تا پسر ؟
- همش پسرس دادا
-تحصیلات؟
- دکترای متالوژی گرایش ذوب آهن .
-شغل؟
- برج ساز .
- وسیله نقلیه دارید؟
- بله .یه ژیان دارم



خوزستان - عرب
- سلام
- السلام علیک!
- شما چند تا فرزند دارید؟
-خمسه عشره واحد (51 عدد)
- چند تا دختر چند تا پسر!؟
- اربعه عشره ذکور(40 تا پسر) آمار دخترام هم به تو لامربوط !!!!
-متشکرم!!! خدانگهدار
- فی امان الله



آبادان
- سلام
-سلام ولک
- شما چند تا فرزند دارد؟
- به تو چه کوکا!!!
-ا بابا ! آقا من مامور آمار هستم!
-خو کوکا منم مامورم !
-کارتتون لطفا
-خودت کارتت لطفا!!
- آقا اصلا شما بچه داری!؟!؟
- نه کوکا تموم کردم!
-آقا یه جواب درست حسابی بدین
-باشه ولک بپرس
چند تا بچه داری ؟
اونش دیگه به تو مربوط نست ولک
-خدانگهدار
نمی خواهی بپرسی چند تا عینک ریبن دارم؟



زاهدان
- سلام
-شلام
- شما چند تا فرزند دارید؟
- شی و هفتا داشتم الان شه تاش مونده!
- جان!؟!؟!؟ منظورتون چیه!؟!؟؟!
- شی تاشون تو درگیری با نیروی انتظامی کشته شدن!
- متاسفم . حالا باقیمانده چندتا دختر و چند تا پسر؟
- شه تا دختر
- شغل ؟
- مامور نیروی انتظامی . شتاد مبارزه با مواد مخدر
-بسیار عالی!!!



شیراز
- سلام
-سلام کاکو
- شما چند تا فرزند دارید؟
- سه تا کاکو
- تعداد دختر و پسر ؟
- سه تاش دختره کاکو
- شغلتون ؟
- لوازم آرایشی بهداشتی میفروشم کاکو.
- در آمد متوسط ماهانه؟
- 15 میلیون تومن در ماه کاکو.
- ببخشد شما خلبان هستد یا کاسب!!!!!؟؟؟؟
- نه جون کاکو من کاسب لوازم آرایشی هستم



سمنان
سلام
سلام بفرمین
ا آماریره بیمیچوم (برای آمار اومدم)
خوش امیچه (خوش آمدی)
پیل میل هم مادن؟؟ (پول مولی هم میدن)
چه مذونوم شایدن هادن (نمیدونم شاید بدند)
هما پیا نارن منگم هادن (از ما نگیرن، لازم نیست بدهند)
شما دله کیه چندی نفری درن،چندی وچه دارین (در خونه شما چند نفر زندگی میکنن، چند تا بچه دارید)
هما وچه دسن، 4 دوتی داروم 6 پیری (بچه های ما ده تا هستن 4تا دختر 6تا پسر)
شما شغل چیچیه؟ (شغل شما چیه)
دله واژاری دکون داروم مسی مروشوم (توی بازار مغازه دارم ظروف مسی میفروشم)
شما سواد؟
هنه دیپلم ناچم (دیپلم نگرفتم)
شما دست درد نکره (دست شما درد نکنه)
بفرمین دنین کیه (بفرمائید خونه)
ممنون



جنوب تهران
- سلام
- کرتم
- شما چند تا فرزند دارید؟
- 4 تا دختر 6 پسر جمعا 12 تا .
- شغل
- فروش بیل و کلنگ یه باشگاه بدنسازی هم دارم !
- تحصیلات ؟
- سیکلم
- متشکرم
-زد زیاد


نگاره: ‏خوشتیپ ندیدید تا حالا؟؟؟

نــــگاه داره!!!!!!‏

من همیشه یه سوال توی ذهنم دارم این که میگن ، بین خودمون بمونه ، یعنی دقیقا باید کجامون بمونه ؟.



نگاره: ‏بدون شرح!‏





نگاره: ‏راه های موفقیت!!!‏


سه تا آخوند داشتن ماهواره نگاه میکردن؛ . . . . ... یکیشون میگه: حاج آقا بزن کانال زنای لختی یه کم نفرینشون کنیم ...!



نگاره: ‏آگهی سگ گمشده!!!!!!‏


با بابام که یک پیرمرد نود ساله است به یک فست‌فود رفته بودیم .
در تمام مدتی که داشتیم ناهار می‌خوردیم بابام داشت به پسر جوانی نگاه می‌کرد که ظاهر عجیبی داشت
و موهایش را رنگارنگ کرده بود . آخر سر پسر از کوره در رفت و گفت:
... « به چی نگاه می‌کنی پیری ؟ نشده در عمرت یه کار خفن بکنی؟ »
لقمه را فرو دادم و منتظر جواب دندان‌شکن بابام شدم .
... بابام با خون‌سردی جواب داد :
« چرا....!
یه دفعه که زیاد ‌مست بودم ترتیب یه بوقلمون رو دادم !
الان داشتم با خودم فکر می‌کردم شاید تو پسرم باشی



نگاره: ‏تا حالا عکسی از نحوه تولد یک نوزاد دیده بودید؟؟؟‏


جلو دانشگاه با دوستم تکیه داده بودیم به یه پرادو،یه دخترِ اومد گفت می‌شه منم به ماشینتون تکیه بدم ؟ گفتم نه الان میخوایم بریم, بعد درشو باز کرد سوار شد

من :|

دوستم
...
دختره : (:D)





از مرد فرانسوی پرسیدند:
چرا دست زن رو میبوسی؟
پاسخ داد: چون زن محترم است و نیمه گمشده مرد را تکمیل میکند
مرد آلمانی به این سوال اینگونه پاسخ داد:
زن مقدس است چون میزاید و ادامه زندگی در اوست
و پاسخ مرد ایرانی:
بالاخره باید از یه جایی شروع کنم دیگه !!!



مردی پس از ١٥ سال از زندان فرار می کنه.

او مقابل خانه ای می ایسته، وارد خونه میشه تا بتونه پول و اسلحه گیر بیاره، ولی
در اونجا زن و مرد جوانی رو در رختخواب پیدا می کنه.

ابتدا مرد جوان رو به صندلی طناب پیچ می کنه، سپس خانم خوشگله رو به صندلی
می بنده و نزدیک میشه و بوسه ای به گردنش می زنه و میره حمام تا دوش بگیره.

مرد جوان به همسرش میگه:

گوش کن عزیزم این مرد از لباسش معلومه که مدت زیادی رو در زندان بسر برده و
حتما اونجا هیچ زنی رو ندیده، من دیدم چطور گردن تو رو ماچ کرد اگه خواست با تو رابطه داشته باشه

مقاومت نکن، اونو راضی کن با این که می دونم برات چندش آوره!


ببین این زندانی خیلی باید خطرناک باشه و اگه عصبانی بشه جفت مون رو می کشه.
قوی باش عزیزم و بدون خیلی دوستت دارم.

همسرش پاسخ میده:

او گردن منو ماچ نکرد!

اون در گوش من گفت که همجنس گراست و معتقده که تو خیلی نازی و از من پرسید که وازلین داریم 

و من گفتم که در حمام می تونه پیدا کنه.


پس عزیزم قوی باش و بدون من هم خیلی دوستت دارم


نگاره: ‏آخرین متدی که برای کاهش وزن آقایان اعلام شده‏

یه شب تو تاریکی سیگار می کشیدم یه جن دیدم
.
.
.
.
.
.
.
گفتم: بسم الله الرحمن الرحیم....
گفت دیگه گوه هم بخوری فایده نداره من جن نیستم باباتم

عکس

کشیش یک کلیسا بعد از یه مدت میبینه کسانی‌ که میان پیشش برای اعتراف به گناهانشون،… معمولا خجالت میکشن و براشون سخته که به خیانتی که به همسرشون کردن اعتراف کنند،

برای همین یه یکشنبه اعلام میکنه که از این به بعد هر کی‌ می‌خواد بیاد به خیانت به همسر اعتراف کنه برای اینکه راحت تر باشه، به جای اینکه بگه خیانت کردم بگه زمین خوردم.

ازاین موضوع سالها می‌گذره و کشیش پیر می‌شه و میمیره، کشیش بعدی که میاد بعد از یه مدت میره سراغ شهر دار و بهش میگه: من فکر کنم شما باید یه فکری به حال تعمیر خیابونهای محل بکنین، من از هر ۱۰۰تا اعترافی که میگیرم ۹۰ تاشون همین اطراف یه جایی خوردن زمین.

شهردار هم که دوزاریش میفته که قضیه چی‌ بوده و هیچ کس جریان رو بهش نگفته از خنده روده بر میشه.

کشیشه هم یک کم نگاهش میکنه وبعد میگه: ‌هه ‌هه ‌هه حالا هی‌ بخند ولی‌ همین زن خودت هفته‌ای

نیست که دست کم ۳ بار زمین نخوره!!!



سوالات رایج مربوط به موبایل:

سال 76 : آنتن دهیش چطوره؟
سال 79 : چقدر شارژ نگه میداره؟
سال 82: دوربینم داره؟
سال 85: دوربینش چند مگاپیکسله؟صداش چطوره؟
...
سال 88: تاچه یا از این معمولیاس؟
سال 91 : آندرویده؟
سال 94: هوشمنده یا معمولیه؟
سال 97: اخلاقش چطوره؟
سال 1400: درکت می کنه ؟! یا نه؟
سال 1403 : به اندازه کافی بهت توجه میکنه؟! یا میخای باهاش به هم بزنی؟؟!!!

و این داستان ادامه دارد..... :||



نگاره: ‏دلتنگتم :(

ماریا‏
پسر بودن یعنی ...!!
پسر بودن یعنی فقط تا اخر دبستان بابا مامان پشت سرتن بعدش جامعه بزرگت میکنه !
پسر بودن یعنی فقط یه سال وقت داری که کنکور قبول نشی !
پسر بودن یعنی بعد 18 دیگه یا سربازی یا سربار !
پسر بودن یعنی استرس سربازی و حسرت درس خوندنه بدون استرس !
پسر بودن یعنی بعد بابا مرده خونه بودن سنم نمیشناسه یعنی چی !
یعنی بابا نباشه نون باید بدی حالا 5 ساله باشی یا 50 ساله !
پسر بودن یعنی حفظ خواهر و مادر و همسرت از هر چی هیزیه !
پسر بودن یعنی آزادی که از ( آ ) اولش تا ( ی ) آخرش همش مسئولیته و حصار !
پسر بودن یعنی جنگ که شد گوشت تنت سپر ناموسته !
پسر بودن یعنی یه سگ دو زدن واسه یه لقمه نون که جلو زن و بچه کم نیاری !
پسر بودن یعنی واسه عید لباس نخری که دخترت واسه خریده لباس هر چی دوست داره بخره !
پسر بودن یعنی بی پول عاشق نشی !
پسر بودن یعنی حرفایی که میمونه تو دل !
پسر بودن یعنی "مرد که گریه نمیکنه" !
پسر بودن یعنی همیشه بدهکار بودن به همه !
پسر بودن یعنی ............................................. مسئولیت مسئولیت مسئولیت ...!!!!




ماجرای ملا و شراب فروش!

سرمایه داری در نزدیکی مسجد قلعه فتح الله کابل رستورانی ساخت که در آن موسیقی و رقص بود

و برای مشتریان مشروب هم سرو می شد .

ملای مسجد هر روز در پایان موعظه دعا می کرد تا خدا صاحب رستوران را به قهر و غضب خود گرفتار کند

و بلای آسمانی بر این رستوران نازل!

یک ماه از فعالیت رستوران نگذشته بود که رعد و برق و توفان شدید شد و رستوران به خاکستر تبدیل گردید.
ملا روز بعد با غرور و افتخار نخست حمد خدا را بجا آورد و بعد خراب شدن آن خانه فساد را به مردم تبریک

گفت و اضافه کرد: اگر مومن از ته دل از خداوند چیزی بخواهد، از درگاه خدا ناامید نمی شود.

اما خوشحالی مومنان و ملای مسجد دیری نپایید.
صاحب رستوران به محکمه شکایت برد و از ملای مسجد خسارت خواست!
ملا و مومنان چنین ادعایی را نپذیرفتند!
قاضی دو طرف را به محکمه خواست و بعد از این که سخنان دو جانب دعوا را شنید، گلویی صاف کرد

و گفت : نمی دانم چه بگویم سخن هر دو را شنیدم :؟!

یک سو ملا و مومنانی هستند که به تاثیر دعا و ثنا ایمان ندارند...!
و سوی دیگر مرد شراب فروشی که به تاثیر دعا ایمان دارد...!!



نگاره: ‏بگو آمین <3

ماریا‏



نگاره: ‏صدای گریه ی باران‏


ﺁﻗﺎ ﺗﻮ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ ﯾﻪ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺍﻭﻣﺪ ﺑﺎﻻ ﻗﯿﺎﻓﺶ ﺧﯿﻠﯽ ﺷﺒﯿﻪ ﺳﻠﻦ
ﺩﯾﻮﻥ ﺑﻮﺩ ، ﺑﻌﺪ ﻣﻦ ﺍﻭﻟﺶ ﺧﺠﺎﻟﺖ ﮐﺸﯿﺪﻡ ﻭ ﮔﻔﺘﻢ ﺑﯽ ﺍﺩﺑﯿﻪ
ﮐﻪ ﺑﻬﺶ ﺑﮕﻢ ، ﺍﻣﺎ ﺧﻼﺻﻪ ﻧﺘﻮﻧﺴﺘﻢ ﺟﻠﻮﯼ ﺧﻮﺩﻣﻮ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭﻡ
ﻭ ﺑﯽ ﻫﻮﺍ ﮔﻔﺘﻢ :
ﺧﺎﻧﻢ ﺷﻤﺎ ﺧﯿﻠﯽ ﺷﺒﯿﻪ ﺳﻠﻦ ﺩﯾﻮﻥ ﻫﺴﺘﯽ ...
ﯾﻬﻮ ﯾﻪ ﻣﺮﺩﻩ ﮐﻪ ﮐﻨﺎﺭﻡ ﺑﻮﺩ ﻫﻢ ﮔﻔﺖ :
ﺭﺍﺳﺖ ﻣﯿﮕﻪ ﺧﺎﻧﻢ ، ﻣﻨﻢ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﻢ ﺑﮕﻢ ...
ﺑﻌﺪ ﯾﻪ ﻧﻔﺮ ﺩﯾﮕﻪ ﻫﻢ ﺣﺮﻑ ﻣﻨﻮ ﺗﺎﺋﯿﺪ ﮐﺮﺩ ، ﺑﻌﺪ ﯾﮑﯽ ﺩﯾﮕﻪ ،
ﺑﻌﺪ ﻫﻤﯿﻨﻄﻮﺭﯼ ﺩﯾﮕﻪ ﮐﻞ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ ﺣﺮﻑ ﻣﻨﻮ ﺗﺎﺋﯿﺪ ﮐﺮﺩﻥ ،
ﺩﺧﺘﺮﻩ ﻫﻢ ﻟﭙﺎﺵ ﺍﺯ ﺧﺠ...ﺎﻟﺖ ﺳﺮﺥ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ .
ﻣﻦ ﺑﻬﺶ ﮔﻔﺘﻢ :
ﺧﺎﻧﻢ ﺧﻮﺍﻫﺶ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﯾﻪ ﺩﻫﻦ ﻭﺍﺳﻤﻮﻥ ﺑﺨﻮﻥ ...
ﻫﻤﻮﻥ ﻣﺮﺩﻩ ﮐﻪ ﮐﻨﺎﺭﻡ ﺑﻮﺩ ﮔﻔﺖ :
ﺭﺍﺳﺖ ﻣﯿﮕﻪ ﺧﺎﻧﻢ ﻣﻨﻢ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﻢ ﻫﻤﯿﻨﻮ ﺑﮕﻢ ...
ﺑﻌﺪ ﯾﻪ ﻧﻔﺮ ﺩﯾﮕﻪ ﻫﻢ ﺣﺮﻑ ﻣﻨﻮ ﺗﺎﺋﯿﺪ ﮐﺮﺩ ، ﺑﻌﺪ ﯾﮑﯽ ﺩﯾﮕﻪ ،
ﺑﻌﺪ ﻫﻤﯿﻨﻄﻮﺭﯼ ﺩﯾﮕﻪ ﮐﻞ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ ﺣﺮﻑ ﻣﻨﻮ ﺗﺎﺋﯿﺪ ﮐﺮﺩﻥ ،
ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺑﺎ ﺧﺠﺎﻟﺖ ﻗﺒﻮﻝ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩ ﺑﻪ ﺧﻮﻧﺪﻥ :
Everynight in my dreams , I see you I
feeeeeeeeeeeel you ...
ﮐﻪ ﯾﻬﻮ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ ﺑﺎ ﯾﻪ ﮐﻮﻩ ﯾﺨﯽ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﮐﺮﺩ ﻭ ﻏﺮﻕ ﺷﺪ ... :|



نگاره: ‏LIKE & SHARE

ماریا‏


نظرات 2 + ارسال نظر
[ بدون نام ] سه‌شنبه 11 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 12:48 ب.ظ

سلام
وبلاگ خوبی دارین.
خواستی تبادل لینک کنی خبرم کنم.

عنوان:وب مانی
لینک:http://www.PersianXchange.ir/

بهار پنج‌شنبه 13 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 01:44 ق.ظ

جالب بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد