وقتی دلمو شکستی
حس کردم بیشتر دوستت دارم
چون حالا دلم چندین تیکه داشت
که هر کدوم جداگونه دوستت داشت.!

 

 

چــــــــقدر خوب است ،
دارمَـــــــــــــت هــــــــنوز ...
دلتنگ ِ دیوانگی ات می شوم ،
گـــــــــاهی....

 

₰ђДɱℓКђ

 

کسی که خیلی دوسِت داره، همش نگرانته.
به خاطر همین بیشتر از اینکه بگه دوستت دارم میگه :
مواظب خودت باش...

 

 

₰ђДɱℓКђ


 

عکســـــت را نگــــاه میکنــــم
آخ کــــه ایــــن عکـــس پیـــر نمیشـــود امــــــا ،
پیـــــــرم میکنــــد ...!

 

₰ђДɱℓКђ

 

این که تو با دیگری باشی و من با خیال تو ؛
صد شرف دارد به این که
من با تو باشم و تو با فکر دیگری ....!

 

 

نه به دیروزهایى که بودى فکر مى کنم ؛
نه به فرداهایى که"شاید" بیایى ،
مى خواهم امروز را زندگى کنم !
خواستى باش .... نخواستى نباش ... !!!

 

₰ђДɱℓКђ

 


دســـت به صـــورتــم نـــزن...!
می ترســم بیفتـــد
نقــــاب خنــــدانی که بر چهـــــره دارم..!

 

 

 

₰ђДɱℓКђ

 

دوست بدار آن هایی را که در زندگیت نقشی داشته اند
 نه آن هایی که برایت نقش بازی کرده اند......!

 

₰ђДɱℓКђ

 

فرق بزرگیست
میان کسی که تنها مانده
با کسی که تنهایی را انتخاب کرده.!.

 

 


نمی شود نوشت
که این روزها چقدر عاشقانه باختم
نمی شود نوشت ... !!!

 

₰ђДɱℓКђ

 

دلم پُــــــــــر است
پُــــــــــر پُــــــــــر
آنقــــــدر که گاهی اضافه اش
از چشمانم می چـــــکد

 

 

₰ђДɱℓКђ

کاش نازم برات خریدارداشت من رفتم تاتوبیایی ودستم وبگیری بگی بلاخره درست میشه عزیزم.
نویـ ـسنـ ـده : ایمانا تـ ـاریـ ـخ : سه شنبه 15اسفند1391


درد تنهایی کشیدن
مثلِ کشیدنِ خطهایِ رنگی‌ روی کاغذِ سفید
شاهکاری میسازد به نامِ دیوانگی...!
و من این شاهکارِ را به قیمتِ همهٔ فصلهایِ قشنگِ زندگیم
خریده ام...

تو هر چه میخواهی‌ مرا بخوان
دیوانه
خود خواه
بی‌ احساس.......

نمیــــــــفروشــــــــــم​..!

 

 

 

مـــن
محتـاج درک شــدن نـیستــم
فقـط دردم مـی آیـد
خــر فـرض شـوم...

 

 

چه لذتی داره اینکه
یه وقتایی
چشماتو ببندی و بگی:
هر چه باداباد!
بیخیال...

 

 

 

رابطه ای که توش اعتماد نیست
مثل ماشینی میمونه که توش بنزین نیست ،
تا هر وقت که بخوای میتونی توش بمونی
ولی تو رو به جایی نمی رسونه ..

 

₰ђДɱℓКђ

 

دل کندن از اون همه عشقی که به تو داشتم
منو به جایی رسوند که حالا ،
تو چشمای یکی دیگه زل بزنمو بگم:
عاشقمی؟!!
خب به درک...!!

 

 

 

همه چیز " زیادش " دل را می زند
زیاد دوستت داشتم !

 

 

شاید از مد افتاده باشد
شاید دیگراندازه ام نباشد
اما همچنان عطر خاطره میدهد
پیراهنی که روی شانه هایش اشک ریخته ای !!!

 

 

باید به بعضی ها گفت : ناراحت چی هستی ؟!
دنیا که به آخر نرسیده ....
من نشد ؛
یکی دیگه !
تو که عادت داری ... !!!

 

₰ђДɱℓКђ

 

سوختم باران بزن شاید تو خاموشم کنی
شاید امشب سوزش این زخم هارا کم کنی
آه باران من سراپای وجودم آتش است
پس بزن باران بزن شاید تو خاموشم کنی

 

 


وقتی از تو دل بریدم          جز خودت چیزی ندیدم

پی هر کسی که رفتم            آخرش به تو رسیدم

حالا که رفتم و گشتم                میبینم تکی تو دنیا
نمیشه تو رو عوض کرد             حتی با شبای رویا

انگار اسمون نمیخواست            ببینه ماها رو با هم
یادته لحظه ی اخر             زیر اون بارون نم نم

گل سرختو گرفتی              دادی دستم گل مریم
دست من نبود نه از تو           بلکه از خودم گذشتم

عشقتو خواستم بذارم               لای خاطرات دفتر
اما یاد تو نمی گذاشت           میومد دوباره از سر

توی یک غروب جمعه             اصل مطلبو نوشتم
پی هیچ کس نمی گردم          چون تویی اول و اخر

حالا که رفتم و گشتم              میبینم تکی تو دنیا
نمیشه تو رو عوض کرد             حتی با شبای رویا

یادته خواستی بمونم             ناله کردم که نمیشه
حالا عمریه اسیرم               توی دام زرد غربت

اما اسمشه که نیستی             با منی همش….همیشه
من که تقصیری نداشتم                  تلخه قانون جدایی

من و تو سرش نمیشه            میزنه چه تیشه هایی
ولی حق داری بگی که           اینا حرفه….بی وفایی

حالا که رفتم و گشتم              میبینم تکی تو دنیا
نمیشه تو رو عوض کرد        حتی با شبای رویا

{سروده از مریم حیدر زاده }


 

ای خدای مهربون دلم گرفته

از این ابر نیمه جون دلم گرفته

از زمین و آسمون دلم گرفته

آخه اشکامو ببین دلم گرفته

تو خطاهامو نبین دلم گرفته

تو ببخش فقط همین دلم گرفته...


عاشق تر

عاشق تر

عاشق تر از این بودم اگر لحظه پرواز،

دردست نجیب تو ، کلید قفسم بود !

عاشق تر از این بودم اگر عطر نفسهات،

در لحظه ی بی همنفسی ، همنفسم بودی !

عاشق تر از این بودم اگر فاصله ها را،

این آینه ی شب زده ، تکرار نمی کرد!

عاشق تر از این بودم اگر هق هق ما را ،

این سایه ی سرما زده ، انکار نمی کرد !

 

با تو بهترین بودم ، همسایه ی خورشیدی،

تو نقش تبسم را از آینه دزدیدی !

 

 

عاشق تر از این بودم اگر در شب وحشت ،

مثل طپش پنجره ، نایاب نبودی !

عاشق تر از این بودم اگر وقت عبورم ،

آنسوی سکوت پنجره ، خواب نبودی !

عاشق تر از این بودی اگر ثانیه ها را،

اندوه فراموشی من ، تار نمی کرد !

عاشق تر از این بودی اگر این دل ساده ،

اسرار مرا پیش تو ، اقرار نمی کرد!

 

با تو بهترین بودم ، همسایه ی خورشیدی، 

تو نقش تبسم را ار آینه دزدیدی ...



دختر از پسر پرسید من خوشگلم؟ گفت نه گفت دوستم داری؟گفت نوچ؟گفت اگه بمیرم برام گریه میکنی؟ گفت اصلا؟دختره چشماش پر از اشک شد. هیچی نگفت:پسره بغلش کرد گفت:تو خوشگل نیستی زیبا ترین هستی.تورودوست ندارم چون عاشقتم. اگه تو بمیری برات گریه نمیکنم چون من هم میمرم