سال نواومدوتوقبل ازتحویل سال وبعدش اس دادی امامن ج ندادم چون دلم ازتوپربودوسال جدیدروباکینه قهرادامه دادم شایدخودخواه باشم نمیدونم امامن پارواحساسم گذاشتم ونمیدونم تاکی دوام میارم!توبهترازهرکسی میدونی چقدرسخته واسم امابایدتحمل کنم شایدحرفی که منتظرشم بزنی!حرفایی که خیلی وقته نشنیدم هرچندکه کبوتردلم راپردادی اماهمیشه همین حوالی توپرمیزندجلدتوست هرچندکه زمین بازهم سایه سفیدش راباتیرمیزندوتودگرپشت وپناهم نیستی