دنیای نامرد(bahar61)

اونایی که بهشون خیانت ونامردی شده بیان تو...

دنیای نامرد(bahar61)

اونایی که بهشون خیانت ونامردی شده بیان تو...

دنیایِ نامحدود

 با دوستم رفته بودم رستوان…. روبروی میز ما یه دختر پسر نشسته بودن که پسره پشتش به میز ما بود،معلوم بود با هم دوست هستند،اتفاقی چشمم به چشمه دختره افتاد…. قشنگ معلوم بود پسره عاشقه دخترست،دختره شروع کرد به آمار دادن،سرمو انداختم پایین….دفعه بعدی تحریک شدم با نگاه بازی کردیم. خلاصه یه کاغذ برداشتمو به دختره علامت دادم،با نگاهش قبول کرد!بلند شدن ،پسره جلو رفت که حساب کنه دختره به تخته ما رسید دستشو دراز کردکاغذ رو گرفت،براش نوشته بودم ….. …..خیـــــــلی پستی…



 در پیله تا به کی بر خویشتن تنی
پرسید کرم را مرغ از فروتنی
تا چند منزوی در کنج خلوتی
دربسته تا به کی در محبس تنی
در فکر رستنم ـ پاسخ بداد کرم ـ
خلوت نشسته‌ام زین روی منحنی
هم‌سال‌های من پروانگان شدند
جستند از این قفس، گشتند دیدنی
در حبس و خلوتم تا وارهم به مرگ
یا پر بر آورم بهر پریدنی
اینک تو را چه شد کای مرغ خانگی!
کوشش نمی‌کنی، پری نمی‌زنی؟
 


به طرف گفتن بدترین لحظه عمرت کی بود؟
.
.
.
.
گفت وقتی دخترخالم رفت تو اتاق برقم خاموش کرد گفت بیا تووو

منم لخت شدم رفتم تو

گفتن اینکه بد نبود که !!!!

گفت آخه یهو چراغا،روشن شد همه گفتن تولدت مبارک :|



نگاره: ‏فرض کن این عکس تو توی آفریقاست...!  و تو با یه طناب به درخت وصل شدی و مثل لنگر کشتی تو هوا معلق هستی...!  یه شمع هم به آرومی داره طناب رو می سوزونه...!  و یه شیر هم اون زیر واستاده تا تو بیفتی و شیره ناهارشو بخوره...!  و تا زمانی که طناب سالم باشه تو هم زنده هستی ، کسی هم نیست که بهت کمک کنه...!  تنها راه اینه که شیر رو متقاعد کنی که شمع رو خاموش کنه..!  چجوری تو این کار رو انجام می دی...؟!‏

یارو میره مهمونی ،
شب موقع خواب صاحب خونه بهش میگه:
جاتو کجا بندازم؟
تو اتاق نی نی خوبه؟
یارو با خودش فکر میکنه کی حوصله گریه بچه داره.
بعد به صاحب خونه میگه:
نه ممنون همینجا تو حال خوبه!
...
صبح پا میشه بره دستشویی یهو یه دختر خوشگل سکسی با لباس خواب میبینه .. میگه:
شما دختر فلانی هستی ؟ اسمتون چیه؟
دختره میگه: نی نی. اسم شما چیه؟

میگه: من ..خرگاو الاغ نفهم بیشور




لر:برو یه نوشیدنی واسم بگیر
پسرش:کوکا یا پپسی؟
لر:کوکا
پسرش:لایت یا عادی؟
لر:لایت
پسرش:قوطی یا شیشه؟
لر:قوطی
پسرش:کوچک یا بزرگ؟
لر:اصلا گه خوردم،آب بیار
پسرش:آب معدنی یا لوله کشی؟
لر:آب معدنی
پسرش:سرد یا گرم؟
لر:ک... میزنمت ها
پسرش:با چوب یا دمپایی؟
لر:گمشو از جلو چشام
پسرش:پیاده یا بدو بدو؟
لر:میام مادرتو می...
پسرش:از عقب یا جلو؟
لر:آی قلبم،خواهرتو گ
پسرش:کتی یا ساناز؟
و لر بیچاره درگذشت!



فکر کن رفتی حموم
.
.
.
حولت یادت رفته!
.
.
.
داد می زنی: یکی حوله منو از رو تختم بده...
.
.
.
در یکم باز میشه یه دستی حوله رو میده بهت...
.
.
.
می گیری، تشکر می کنی... خودتو خشک می کنی... لباس می پوشی...
.
.
.
دستتو که میذاری رو دستگیره درو باز کنی بیای بیرون یادت میفته همه مسافرتن و تو تو خونه تنها بودی...!!!

چه باحال سکته ناقص روشاخشه...


تو زندگیت هرچی میخوای باش....
فقط نفرسوم خلوت های دونفره نباش...



خارجیه میره مسجد میبینه دارن غذا میدن میگه:
مگه اینجا نماز نمیخونن؟ میگن : اگه نماز میخوای برو دانشگاه تهران
میگه : مگه اونجا دانشمند و روشنفکر پرورش نمیدهند؟
میگه : اگه اونارو میخوای برو زندان اوین . . . میگه:مگه اونجا دزدها
و کلاهبردارها رونمیرن ؟ میگه : زکی!!! پس کی مملکتو اداره کنه ؟؟؟



نگاره: ‏برزیل 
Brazil


 M░O░N░I░ ¸.•*´¯)

visit our page: گردش در جهان‏

درسته بعضی از پسرا ماشین مدل 2013 ندارن ...

جیب پر پول ندارن ...

شب روز نمیبرنتون بیرون و واستون خرج کنن ...

شاید نتونن برای تولدتون آیفون 5 بخرن ...

ولی کلی ذوق پشت همون شاخه گلیه که میخوان بهتون بدن ...

شاید نتونید با این پسرا جلو دوستاتون پز بدید ...

اما ...

مرد به این میگن نه اونی که واسه هر ننه قمری خرج میکنه ... !

تا شاید دو بار کنارش بخوابه ... :|

هیچ کس حق نداره به این دسته از مردا بگه اگر من باهات نباشم

هیشکی ادم حسابت نمیکنه ... ! :|

دوست داشتن رو با این چیزا نسنجید ... !



نگاره: ‏حجابت تو حلقم جوجوووووووووووووو :)


 * AB B AS *‏


یکی از سخت ترین خدافظی ها ...
.
.
.
.
.
خدافظی با سنگی هستش که از سر کوچه تا دم در خونه
شوتش کردی!!! :



یارو زبونش می گرفته، می ره داروخونه می گه: آقا دیب داری؟
کارمند داروخونه می گه: دیب دیگه چیه؟
یارو جواب می ده: دیب دیگه. این ورش دیب داره، اون ورش دیب داره.
کارمنده می گه: والا ما تا حالا دیب نشنیدیم. چی هست این دیب؟
یارو می گه: بابا دیب، دیب!
طرف می‌بینه نمی فهمه، می ره به رئیس داروخونه می گه.
اون میآد ‌می پرسه: چی می‌خوای عزیزم؟
یارو می گه: دیب!
رئیس می پرسه: دیب دیگه چیه؟
یارو می گه: بابا دیب دیگه. این ورش دیب داره، اون ‌ورش دیب داره.
رئیس داروخونه می گه: تو مطمئنی که اسمش دیبه؟
یارو می گه: آره بابا. خودم دائم مصرف دارم. شما نمی‌دونید دیب چیه؟
رئیس هم هر کاری می‌کنه، نمی تونه سر در بیاره و کلافه می شه…
یکی از کارمندای داروخونه میآد جلو و می گه: یکی از بچه‌های داروخونه مثل همین آقا
زبونش می‌گیره. فکر کنم بفهمه این چی می‌خواد. اما الان شیفتش نیست.
رئیس داروخونه که خیلی مشتاق شده بود بفهمه دیب چیه، گفت: اشکال نداره. یکی بره
دنبالش، سریع برش داره بیارتش.
می‌رن اون کارمنده رو میارن. وقتی می رسه، از یارو می‌پرسه: چی می خوای؟
یارو می گه: دیب!
کارمنده می گه: دیب؟
یارو: آره.
کارمنده می گه:که این ورش دیب داره، اون ورش دیب داره؟
یارو: آره.
کارمند: داریم! چطور نفهمیدن تو چی می خوای؟!
همه خیلی خوشحال شدن که بالاخره فهمیدن یارو چی می خواد. کارمنده سریع می ره توی
انبار و دیب رو میذاره توی یه جعبه مشکی و میاره می ده به یارو و اونم می ره پی
کارش.
همه جمع می شن دور اون کارمند و با کنجکاوی می‌پرسن: چی می‌خواست این؟
کارمنده می گه: دیب!
می‌پرسن: دیب؟ دیب دیگه چیه؟
می گه: بابا همون که این ورش دیب داره، اون ورش دیب داره!
رئیس شاکی می شه و می گه: اینجوری فایده نداره. برو یه دونه دیب ور دار بیار ببینیم
دیب چیه؟
کارمنده می گه: تموم شد. آخرین دیب رو دادم به این بابا رفت!



نگاره: ‏زندگی به من آموخت هر چیز قیمتی دارد ،
پنیر مجانی فقط در تله موش یافت می شود !

Goli...‏


وقتی کسی به عشقش میگه نفسمی…

یعنی نمیشه نفسم رو با کسی قسمت کنم,

یعنی آدم باش و فقط مال من باش !

یعنی چشمات باید فقط منو ببینه

بفهم لطفا …
وقتی کسی به عشقش میگه نفسمی…

یعنی نمیشه نفسم رو با کسی قسمت کنم,

یعنی آدم باش و فقط مال من باش !

یعنی چشمات باید فقط منو ببینه

بفهم لطفا …


آورده اند روزی شیخ را بدیدند با یک BMW که دو دافِ شاسی بلند بلوند

را همی از سر خیابان سوار بکردندی و برفتی بطوریکه مریدان را

یارای تعقیب نبود.

فردا شیخ را بپرسیدند:یا شیخ همصحبتی با نا محرمان حرام نیست؟

شیخ با خشم بفرمود : به جِد که حرام بودستی!!!
پس مریدان برآشفتند و بگفتندی:یا شیخ ما خود بدیدیم دو داف سواربکردندی !

شیخ نگاهی پر معنا به مریدان بیانداخت و بفرمودندی : همانا در آن دنیا از شما نمیپرسند

که چه ماشینی سوار می شدستی! بلکه می پرسند

چند پیاده را سوار بکردندی ؟!

به ناگاه مریدان نعره ای زدند جامه ها بدریدند و بر سر زنان راه خیابان ها در پیش بگرفتند . . .






نگاره: ‏بدون عینک جالب نیست پیشنهاد میدم عکس بعدی عینک بزنند .

قبول دآرید ؟‏


ﺁﺩﻡ ﺑــــﺎﯾﺪ ﯾــﻪ ﻣﺨــﺎﻃــﺐ ﺧــﺎﺹ ﺩﺍﺷﺘـــﻪ ﺑﺎﺷـــﻪ
ﻭﻗﺘــــﯽ ﺍﻋﺘﻤـــﺎﺩ ﺑﻨﻔﺴـﻤﻮﻥ ﭘﺎﯾﯿــﻦ ﻣﯿـﺎﺩ
ﻭ ﺩﻟـﻤﻮﻥ ﻣﯿﺨــــﻮﺍﺩ ﯾﮑـــــــﯽ ﺑﻬـﻤﻮﻥ ﺗﻮﺟــــﻪ ﮐﻨـــﻪ
ﺭﺍﻩ ﺑـــﻪ ﺭﺍﻩ ﺑﻬــــﻮﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﺍﻟﮑــــــــﯽ ﺑﮕﯿﺮﯾــــﻢ
ﮐـﻪ ﺗـــﻮ ﻣـﻨﻮ ﺩﻭﺳـﺖ ﻧـــــﺪﺍﺭﯼ ﻭ ﻫـــــــﯽ ﻧــﺎﺯ ﻭ ﻧـﻮﺯ
ﮐﻨﯿـــﻢ
ﺍﻭﻧــــﻢ ﻋﺎﺻـــــﯽ ﺷﻪ ﻭ ﻓﺮﯾـﺎﺩ ﺑﺰﻧــــﻪ ﮐـﻪ " : ﺗـــﻮﻟـــﻪ
ﻣـــﻦ ﺩﻭﺳِـﺖ ﺩﺍﺭﻡ، ﻣـــــﯽ ﻓﻬﻤـــﯽ ؟
ﺑﻌـﺪﻡ ﺑـــﺎ ﺻـــــﺪﺍﯼ ﺁﺭﻭﻡ ﺗـــﺮ ﻭ ﻣﻬﺮﺑـﻮﻥ ﺗــﺮ ﺑﮕـــــﻪ :
" ﺩﯾﻮﻭﻧـــــﻪ، ﻋﺎﺷﻘــــﺘﻢ ... ﻋﺎﺷﻘــﺘـﻢ ﻟﻌﻨﺘــــــﯽ "!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد