ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
دلم گرفته امشب گریستم به بخت بدچقدرسخته بیخبری گریستم به سرنوشت بی
تغییرچقدرتلخه دلسپردن دلدادگی... توزندگی تازه داشتم رنگ خوشبختی روباهت
میدیدم اماعمرسبزی زندگی ماسیاه شدچه زود!وقتی که خیانت توبه لجن کشیدعشق
پاکمون رو... گناه من چی بودکه عاشقت شدم گناه من چی بودکه وابسته ودلبسته
وخاطرخواه ومجنونت شدم من که خطانکردم من جزمحبت چیزی واست نداشتم گناه من
چه بودکه دوستت داشتم من که اشتباه نکردم توبگوگناه من چیست؟من که چیزی
واست کم نذاشتم!ازدهن خودم زدم ازوقت خودم ازدل خودم ازهرچی که
بودونبودگذشتم واسه خاطرتو!دردت چی بودچی میخواستی که ویران کردی کاخ
آرزوهام رو...
خواستن همیشه توانستن نیست
گاهی فقط داغ بزرگیست
که تا ابد بر دلت میماند
برای ادم نابینا شیشه و الماس فرقی نداره
پس اگه کسی قدر ت روندونست
فکر نکن تو شیشه ای
اون نابیناست
هَمیــشه میگُفـتـی: هـیــچ کـَـس بـرآیـَم تــو نِمیــشود..
نــِمیدآنـَـم ایـن " تــو" کـه بـود؟ ...
اَمـا هَر که بود مـن کــه نَبــودَم
شیشه ای میشکند
یک نفر میپرسد:که چرا شیشه شکست؟
یک نفرمیگوید:شاید رفع بلاست.
دیگری میگوید:شیشه را باد شکست.
دل من سخت شکست.
هیچ کس هیچ نگفت.
از خودم میپرسم:ارزش قلب من از شیشه یک پنجره هم کمتر بود؟
وااای که بدترین زمانها اون شبهایی که آدم دلش مثه چی میگیره! بعد نه جایی میشه رفت، نه کسی هست که بشه باهاش حرف زد! دلم آدم هم هیچ جوره کوتاه بیا نیست ...
اون اولا می نشستم اینقدر گریه میکردم که خوابم می برد، بعد یه مدتی دیگه گریه هم نمیتونستم بکنم! می نشستم و براش می نوشتم، آخرشم همه رو پاره میکردم! آدرسی نداشتم که بفرستمشون، خب! بعد دیدیم این کارا دردی رو دوا نمیکنه، میدونی بعدش چی کار کردم؟
باورت میشه ساعت 1 شب آهنگ دمبل و دیمبل میذاشتم، اینقدر می رقصیدم تا از پا بیافتم از همه راه حلها بهتر بود
میخوای تو هم دفعه بعد این راه رو یه امتحانی بکن
(خیانت است اما میگویم!آنقدر ک بایادت بودم با خودت نبودم!)یادش بدجورباهامه منم این آخراخیلی گریه کردم اماوقتی که آخرین روزدیدارگفت حرفی باهام نداره وفقط رابطه معمولی اینقدرشکستم که ازش متنفرشدم چشمه اشکم خشک شده...
خیلی خندیدم ازحرفت وکارت که گفتی آهنگ شادگداشتی دمت گرم منم بایدبذارم وواسه خودم برقصم این جوردیوونگی هم عالمی داره خودش میدونست من مجنون بودگاهی میگفت من ارزش عشق وکارای توروندارم تودیوونه ای...
یه روزایی یه شبایی به یه ادمای خاصی خیلی احتیاج داری گوشیتو بر میداری شمارشو بگیری اما میدونی بی فایدس اینقدر دلگیر و دلتنگی که یهو بخودت میای میبینی خیره شدی به یه صفحه ی خالی بیجواب اشکات سرازیر میشن بعد با خودت فقط یه جمله میگی
اونکه اونهمه دوسم داشت!!!!
آخرش چرا اینطوری شد . . .