دنیای نامرد(bahar61)

اونایی که بهشون خیانت ونامردی شده بیان تو...

دنیای نامرد(bahar61)

اونایی که بهشون خیانت ونامردی شده بیان تو...

دوستی پروانه ای

یک شب سرد پاییز یک پروانه اومد پشت پنجره اطاق پسرک و به شیشه زد: تیک! تیک! تیک!
پسرک که سرش حسابی گرم بود، برگشت و دید یه پروانه کوچیک اونجاست!
پروانه با شور و شوق گفت: می‌خوام باهات دوست بشم، لطفا پنجره رو باز کن.
اما پسرک با اوقات تلخی جواب داد: نمی‌شه، تو یه پروانه هستی!
پروانه خجالت زده سرش رو کج کرد و با صدای لرزون گفت: لطفا پنجره رو باز کن، هوا اینجا خیلی سرده!
اون پسر باز هم قبول نکرد: برو از اینجا و منو راحت بذار!
پروانه با غم زیاد از اونجا دور شد.
فرداش پسرک از رفتارش پشیمون شد و پیش خودش گفت: برای اولین بار کسی خواست با من دوست بشه ولی من حرفشو گوش نکردم و پیش خودش فکر کرد که "ممکنه پروانه برگرده و این بار با هم دوست می‌شیم".
مدت‌ها کنار پنجره باز اتاقش نشست. پروانه‌های زیادی اومدن اما از پروانه اون شب خبری نشد.
خسته از انتظار، پسرک پیش مرد دانا رفت و ماجرا رو براش تعریف کرد.
مرد دانا بهش گفت: پسر عزیزم عمر پروانه‌ها بیشتر از یک یا دو روز نیست!
پسرک از اون روز دیگه همیشه یادش موند که برای دوستی و دوست داشتن فرصت کوتاهی داره و نباید از کوچکترین فرصتی دریغ کرد


دارم باخاطراتت زندگی میکنم نمیتونم ازیادت غافل بشم،امروزعکسات وداشتم نیگاه میکردم هردفعه بیشترنگاه میکنم چیزهای بیشتری ازچهره تومیفهمم!توچشات که خیره میشم حرفای بیشتری واسه گفتن داره!مثلاچشات وقتی جلوچشام پرسیدم کسی نیست غیرمن توزندگیت وگفتی نیست بمن اعتمادکن منم گفتم بیشترازهمه بیشترازچشام بهت ایمان دارم اماهمون جاهم حس بدی داشتم چون جستجومیکردم درتوعلت سردشدن ناگهانیت رو،یادته این آخرامیومدم بدیدنت چقدرهول میکردی ومیترسیدی!؟کجایی که جواب همه سوالهام وبدی کجایی ها!؟قرارنبودهمش ازبدیهات بگم اماتوی این یکسال ونیم چیزی جزبدی ندیدم!مگه میشددوستت نداشته باشم یادته منوتویکی بودیم وقتی بودی غمام روجامیذاشتم وشادبودم کنارت چه خاطرات خوبی داشتیم خیلی ساده میشدگذشت ازبدیهامون چون جزمحبت وعشق که چیزی ازهم نمیدیدیم توامیدوباورایمانم بودی همه صبروقرارم بودی هرجامیخواستم برم یاکه بری کنارم بودی توتوی دلم وذهنم وقلبم بودی ومن همونم که دنیاروبهم میریختم بخاطرت اگه همسرم بودی.اماسایه سردت حالاسنگین شده جااون حرفای خوب خاطرات شیرین پرازتلخی وغمه بودم واست مجنون چطورتوروپس بگیرم ازکی بگیرم رفیق نیمه راه!به تقویمت نگاه کن چندوقته ازمن دوری چندوقته محبتی نداشتی عشق واحساسی گشت وگذاری باهم قراری دستم رابگیری کنارم باشی چندوقته ازم دریغ کردی؟ازکی باهام غریبه شدی ازچی وکی ترسیدی؟هواست کجابودکه ازمن غافل شدی؟ایناسوالهایی که مث خوره داره منومیخوره...اگه روزی ناراحتت کردم عمدی توکارنبودزودنازت وکشیدم وازدلت درآوردم اماهربارتودلم وشکوندی چه کردی؟دلتنگتم سخته امایادم میادبدی کردی دلم سوخته میفهمی بفهم.ازاین همه بیوفایهات قلبم داره میگیره من واسه راحتی تواسیرت شدم غمخوارت شدم تادلت واسم نلرزه تاخیالت ازبابت من راحت باشه اماتوهمه عشق وفداکاری منوازیادبردی


من فقط عاشقه اینم حرفه قلبتو بدونم.
الکی بگم جداشیم تو بگی که نمیتونم.
من فقط عاشق اینم بگی از همه بیزاری.
دوسه روز پیدام نشه تا ببینم چه حالی داری.
من فقط عاشق اینم عمری از خدا بگیرم.
انقدر زنده بمونم تا به حای تو بمیرم.
من فقط عاشق اینم روزایی که با تو تنهام
کارو بار زندگیمو بزارم برای فردا
من فقط عاشق اینم وقتی از همه کلافم
بشینم یه گوشه ی دنج موهای تو رو ببافم
عاشق اون لحظه ام که پشت پنجره بشینم
حواست به من نباشه دزدکی تو رو ببینم[b]
من فقط عاشق اینم عمری از خدا بگیرم.
انقدر زنده بمونم تا به جای تو بمیرم.

دربدر همیشگی

سراب رد پای تو
کجای جاده پیدا شد


کجا دستاتو گم کردم
که پایان من اینجا شد

کجای قصه خوابیدی
که من تو گریه بیدارم

که هر شب هرم دستاتو
به آغوشم بدهکارم

تو با دلتنگیای من
تو با این جاده همدستی

تظاهر کن ازم دوری
تظاهر می کنم هستی

تو آهنگ سکوت تو
به دنبال یه تسکینم

صدایی تو جهانم نیست
فقط تصویر می بینم

یه حسی از تو در من هست
که می دونم تورو دارم

واسه برگشتنت هرشب
درارو باز میذارم

سراب رد پای تو
کجای جاده پیدا شد

کجا دستاتو گم کردم
که پایان من اینجا شد

کجای قصه خوابیدی
که من تو گریه بیدارم

که هر شب هرم دستاتو
به آغوشم بدهکارم

تو با دلتنگیای من
تو با این جاده همدستی


تظاهر کن ازم دوری
تظاهر می کنم هستی

بی تو...

بی تو آینده   ناخوشاینده،عشق من

هیشکیو جز تو نمیپسنده،چشم من

  نه بی تو ای وای نه

دلبندم دل کندم از همه به خاطرت

خیلی برام عزیزه خاطرت

    همیشه به عشق این عشقت

    دل من زنده ست به عشقت

کاش میدونستی کاشکی

میکشم نفس به عشقت


نه قحطی گل نبود از تو چرا دورشم
قشنگتر از تو بود دلم قید تمومشونو زد
انگار چشام کور شده بود هیشکس و غیر تو ندید
تا اومدی تو زندگیم شدی ی مشکل جدید
تا اومدی تو زندگیم شدی ی مشکل جدید
.
من بدترین و بهترین روزای عمرم باتو بود
تصورم خوب بود ازت اما چ سود
اما چ سود
ی اشتباه چی داشت واسم؟! خودخوری و هِی سرزنش
از این ب بعد من این دل و دست کسی نمیدمش
از این ب بعد من این دل و دست کسی نمیدمش
.
.
.
نه قحطی ی چیزی بود فهمیدم اینو
 این دفعه
ک تو وجودت این روزا. پیدا نمیشه
عاطفه
قحطی چی بود واسه من؟!
ی دل ک زود دل نبره
دل پر احساس من ب درد تو نمی خوره
.
من بدترین و بهترین روزای عمرم باتو بود
تصورم خوب بود ازت اما چ سود
اما چ سود
ی اشتباه چی داشت واسم؟! خودخوری و هِی سرزنش
از این ب بعد من این دل و دست کسی نمیدمش
از این ب بعد من این دل و دست کسی نمیدمش
.
من بدترین و بهترین روزای عمرم باتو بود
تصورم خوب بود ازت اما چ سود
اما چ سود
ی اشتباه چی داشت واسم؟! خودخوری و هِی سرزنش
از این ب بعد من این دل و دست کسی نمیدمش
از این ب بعد من این دل و دست کسی نمیدمش


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد