حکایت زندگیم شنیدنی نیست. . . من عاشق او بودم او عاشق او . .

بسته راه نفسم وقتی بغض راهش رابست وقتی بارش باران مراهم چون توگریان کردوقتی که سعی میکنم برای همه بهترین باشم وقتی که باید ازجونم مایه بذارم واونی که بایددرک میکردومی فهمیدامااهمیت نداد...وفقط همدردی چون دوستان خوبم چون توتونستن درک کنند واین ارزش داره و توقعی نیست که توهم خودت کوه دردباشی وبخوای یکی دیگه روهم آروم کنی این کاریست که منم واسم زیادپیش اومده وسنگ صبورشدم وهمیشه اون میگفت چرابفکرخودت نیستی...ومن اینگارمتولدشدم برای کشیدن بارگران البته بارغم توروحاضرم بردوش بکشم چون ارزشمندترینی امااونبود

روزگاری براش ساختم که نذاشتم قندتودلش آب بشه همه چی روبه سلیقه اش ساختم حتی خودم روحتی ظاهروباطنم روحتی نفس کشیدنم روامااون برعکس من خودش رومحدودنکردومنم هرگزنخواستم مث من باشه خب من اینطوری راحت بودم که جوری که دوست داره بتونم باشم ومن شدم همون چیزی که خواست امافراموش کردم بذارم خودش تلاش کنه منووباخودش وسلیقش وفق بده مث یک لقمه راحت شدم ورفتم توگلوش بی هیچ تلاشی ...!!!خب این اشتباهی شدکه کارم به اینجاکشید!مهم نیست شایدبهترشدکه ازدستش دادم ومن دیگه ناراحت رفتنش نیستم ونوشتن رابهانه کردم تادرکناردوستانی چون توباشم حالاجداازلحظات دلگیرغروب وبارش باران تلخ خاطرات عاشقی وچشمای خیسی که باعث سنگینی دلمون شداما

هستم تاوقتی که دوستانی چون توهستندوازاحساسشون میگن ومن فدای همه اشکای پاکشون میشم اگرقابل بدونن ولعنت به کسی میفرستم که شادی هایت وشادی هایم راتبدیل به غم کردورفت ...کسی که توسن جوونی بایدخوش بگذرونه اماازصدای صاعقه های آسمان دلش به هق هق وسرش به دردقریب بی وفایی دچارواین لحظاتی نیست که یک انسان بایدباهاش سرکنهومن نگران تومینویسم واشک میریزم وازخدامیخواهم کاش فقط من بودم که شکسته بودم وتوودوستان دیگرم همیشه شادوخندان ورسیده به مرتدوآرزویشان...

واین همه حالات رامن نیزچون تودچاروبه مسببش میگویم هرگزحلالت نمیکنم که باشیوای مهربانم چنین کرد

باتویی که رسم دل شکستن نمیدانی باتویی که صبروگریه تنهاهمدمت شدنبایداینکارومیکرددیگه هرگزکسی رامث تونخواهدیافت واین سرنوشت منوتووسزای یکرنگی وسادگی واعتمادمان هست !!!مایی که روزخوشحالیم به چشم مردم وشب درحال گریه شاهدمان بالشت ودیوار اتاقمان وسکوی کنارپنجره مان بودوشدیم آدم دیگه

ومن ازاین حالم به مردم دروغ های بدی میگم امااینجاتنهاجائیست که کسی نمیشناستمون ومن راحت حقایقی رامیگویم ...

آری همه جامیگویم خوبم اماتوکه باورنمیکنی من هم چون توخرابم وگریه امانم رابریده باهرقطره اشک تو...............................................................................................................!!!!!!!!!!

...................................................................................................................................!!!!!!!!!!!!