دنیای نامرد(bahar61)

دنیای نامرد(bahar61)

اونایی که بهشون خیانت ونامردی شده بیان تو...
دنیای نامرد(bahar61)

دنیای نامرد(bahar61)

اونایی که بهشون خیانت ونامردی شده بیان تو...

زندگی آسان تر نمیشود، تو باید قویتر شوی


پایان رابطه منوتوفقط پایان یک رابطه نبودپایان عاشق شدن هااعتمادکردنهادوستاشتهاوخوشبینی ها...واین یعنی بدترین حالات روحی وروانی که درپیامدش ممکنه شکل بگیره...کاش گاهی درک متقابل ازاحساس هاوجودداشت...

وقتی احساس دلتنگی میکنی یعنی اینکه بفکرشی وشایدهنوزهم دوستش داری... ومن اینوبارهابخودم میگم چقدرمهربونی ای دل که گاهی میبخشیش گاهی هم مجازاتش میکنی امافراموش کردنش واست سخت ترازجدایی شدبراش ...نمیدونم وقتی دارم اینجاواست وقت میذارم وناگفته های دلم روواست مینویسم واسه تویی که نه این مطالب رومیخونی ونه روزی اگربخوانی حرفهایم رادرک کنی... 

کاش لحظه های پرزهق هق مراسوختن مراهنگامی که میرفتی ومیدیدی هرگزبه سخره نمیگرفتی وباورمیکردی یک مردهم میتواندگریه کنداون وقتی که کاخ آرزوهاش بدست معشوقی نامردفروریخت وبه بادفناداده شد... 

کاش رودی که ازاشکهایم سرازیربودبجای قرق ساختن خودم تراهم درخودفرومیبرد 

کاش لحظا فروریختن کاخ امیدوآرزوهایم سقوط باورهایم واعتمادم توهم زیرهمین آوارله میشدی تادردش راحس کنی ...اما

 چه کنم وقتی پای تودرمیان باشدگاهی حتی یک قطره اشکت آزارم میدهدولی گاهی بایدتقاص پس دادتابفهمی چقدرتوعشق وعاشقی نفهمی...

کاش پای عشق درمیان نبوداگرنبودآنوقت میدانستم برای رفتن دیگرچه بهانه ای داری کاش میفهمیدی برای عشق ورزیدن نه پول لازم است نه ماشین نه ملک واملاک نه بایدعلامه بودنه دانشمندفقط بایدآدم بودکمی صادق بی ریاوباوفابود...

ای کاش فقط دوست عادی بودیم واسه هم
میگفتیم میخندیدیم
خوش میگذروندیم
با هم شاد بودیم
ولی حیف...
عاشق شدیم
حساس شدیم
بی قرار هم شدیم
به هم شک کردیم
دعوا کردیم
قهر کردیم
گریه کردیم
به همه چی پشت کردیم

و یه رابطه رو تموم کردیم....



 

دیگه رفتم از قصه ی عاشقی
باید به نبود تو عادت کنم
به تو که همه هستی و جونمی
به ناچار باید خیانت کنم


گفت جبــــــران میکنم !!
گفتم کـــدام را ؛
عمــــــــــر رفته را !!
روی شکستــه را !!
دل مــــــــرده اما تپیــــــــــــده را !!
حالامن هیــــچ ... جــواب این تارهای سفید مــــو را میدهـــی !!
نگاهی به سرم کرد و گفت چه پیـــر شده ای !!
گفتم جبـــــــــــران میکنی !!
گفت کدامش را . !!!


خسته شدم از “تو” نوشتن ،

کمی از خودم می نویسم …

“من” دوستت داشتم ! 

 

 

 

غمگین ترین جای خاطره اونجاییه که کم کم احساس کنی چهره اش داره ازیادت میره...! 

 

ﻫﻤــــﻮﻥ ﭼﻨﺪ ﺛﺎﻧﯿﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﻃﻮﻝ ﻣﯿﮑﺸﻪ

ﺍﺱ ﺍﻡ ﺍﺱ ﻫﺎﻣﻮ ﺑﺎﺯ ﮐﻨﻢ

ﻭ ﺑﻔﻬـــــــــﻤﻢ ﺗﻮ ﻧﯿﺴﺘﯽ...

ﺍﻣـــــــﯿﺪﻭﺍﺭﺗﺮﯾﻦ ﺁﺩﻡ ﺩﻧﯿـــــــﺎﻡ

ﺑــــــﺎﻭﺭﮐﻦ . . . 
 
 
 

مهربانتـــر از مــن دیــدی نشـــانم بـــده ،

کســی که بــارهـا بســوزانیــش و بــاز هــم بـا عشـق نگاهــت کنــد...

ساده تر از من دیدی نشانم بده
...
کسی که با همه بی وفایی ها و بی مهری هایت باز هم دلبسته ات باشد

کسی که بعد از رفتنت هنوز به احترام عشقی که در دلش است حتی به غریبه ای هم نگاه نینداخته؟ اما تو با او چه کردی؟ بعد از اینکه ترکش کردی،دل به غریبه بستی

یکرنگ تر از من دیدی نشانم بده

کسی که با با وجود همه رنگ بودن تو،باز هم با تو یکرنگ بود

سرت منت نمیگذارم فقط خواستم بگویم: در این زمانه عشق بی ریا و خالص کم است،عشق من اینگونه بود اما تو چنین عشقی نمیخواستی.



مرخصی ندارد.
حتی وقت استراحت ندارد.
حقوق و مزایا ندارد.
بیمه ندارد.
ترفیع پست و مقام ندارد.
استعفا یا اخراج شدن ندارد.
بازنشستگی و از کار افتادگی ندارد.
با این حال، دوست داشتنی‌ترین شغل دنیاست،
عاشق تو بودن!!+

گیرم که در باور تو به خاک نشته ام

 

و ساقه های جوانم از ضربه های تبرهایت زخم است

 

با ریشه چه میکنی؟

 

گیرم که بر سر این بام بنشسته در کمین پرنده ای

 

پرواز را علامت ممنوع میزند

 

با جوجه های بنشسته در آشیانه چه میکنی؟

 

گیرم که میزنی گیرم که می بری گیرم که می کشی

 

با رویش ناگزیر جوانه چه میکنی؟

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد