دنیای نامرد(bahar61)

دنیای نامرد(bahar61)

اونایی که بهشون خیانت ونامردی شده بیان تو...
دنیای نامرد(bahar61)

دنیای نامرد(bahar61)

اونایی که بهشون خیانت ونامردی شده بیان تو...

کاکتوس هم که باشی نوازشت میکنم حتی به قیمت زخمی شدن انگشتانم...


هر کسی برای خودش خیابانی دارد…کوچه ای…کافی شاپی..و شاید عطری…که بعد از سالها… خاطراتش گلویش را چنگ میزند!ومن درقصراحساسم درقصری که توآتش نامردی وخیانت سوخت کسی راجزخداوتونیافتم تویی که بهترین مخاطبم شدی تویی که آبی برروی آتش دلم شدی نشستی پای حرفهای من دلدادی من باتوهمه چیزروفراموش کردم

یادت باشه

نباید یه مو از سرت کم بشه!

حق نداری اخم کنی، همیشه باید بخندی!

اجازه ناراحت شدن نداری!
باید خیلی مواظب خودت باشی فهمیدی؟
حق مریض شدن نداری!

باشه؟

گریه بی گریه

چون تو ..... منی...


توچه گفتی سهراب؟قایقی خواهم ساخت...
باکدوم عمردراز؟
نوح اگرکشتی ساخت عمرخودراگذراند،با تبر روز و شبش،بردرختان افتاد سالیان طول کشید،عاقبت اماساخت،پس بگوای سهراب...شعرنوخواهم ساخت بیخیال قایق...
باکه میگفتی...
تاشقایق هست زندگی باید کرد؟
این سخن یعنی چه؟
باشقایق باشی...زندگی خواهی کرد
ورنه این شعروسخن
یک خیال پوچ است پس اگرمیگفتی... تاشقایق هست حسرتی باید خورد،جمله زیباترمیشد
توببخشم سهراب...
که اگردرشعرت،نکته ای آوردم،انتقادی کردم بخدا دلگیرم،ازتمام دنیا،ازخیال ورویا بخدا دلگیرم،بخدامن سیرم،من جوانی پیرم
زندگی رویانیست
زندگی پردرداست
زندگی نامرداست،زندگی نامرداست...



 

ادامه مطلب ...

دلتنگم... برای او نه! برای منه قبل از او...! چقدر خوب بودم.............

سالهامیگذرازسریال دوستاشنهایم سالهامیگذردازکوروکربودنم ومن درسکوت محض جدایی هرگزنخواستم که بازآیی

وقتی رفتی حتی نخواستم بدونی چه برسرت آمده ومن هم اینگونه شدم مث توبی رحم ومن یکسال بی خیال ازهرچه باتوومتعلق بتوست زندگی رادرتنهای دل خویش گذراندم ومن تنهاییم آنقدربزرگ بودکه جایش رابه هیچ باهم بودنی ندادم ...

نه اینکه بعدتوکسی لیاقت قلب صادق وعاشقم رانداشت نه فقط نمیخواستم دیگرداستان گذشته راتکرارکنم

جونم وقلبم شکسته بوداماکسی آمدکه حرف دلم راگوش کردوحرف عشق رابامن زدودل رسوای من روبازبه همان دریای عاشقی زدومن به دل زندانی ام گفتم بروبروهرجاکه دلت خواست توآزادی ودل به دل کسی دادکه مث خودش شکسته وداغون بود

ومن بااینکه هرگزندیدمش وابسته شدم بش هرثانیه وهرروز...پل پیوندی ازاین سیگنالهای ضعیف اینترنت مامنوبه امواج قوی دلت کشاندوباخواندم جملاتت وشنیدن حرفهایت آرزوکردم کاش یک درصداوهم شبیه توبود!!!!اگربوددنیایم گلستان بوداگرفقط میشنیدودرک میکردکه عشق مقدسه دوست داشتنم راپوچ نمیدانست وهمه چیزرابرای خودش نمی خواست...

نمیخواستم مقایسه کنم امامی اندیشم توچقدرخوبی ای مجازی ترین هم دم دنیا...

بایدبریدازعشق نه می خوایم ونه میتونیم امامیشه شبیه شکل یک رویادلی روپیوندزدبه قلب هم دارم میترسم ازخوابی که شایدهر2مون دیدیم ازاتفاقهای مشابه ازسرنوستامون که بازخم بهم رسیدیم ودرمان این زخم راباپیوندقلب توبه من ومن تودیدیم

هرگوشه ای جهان که باشی دلت مال منست ومن بشوق کلام آرامش بخشت وصدای همیشه مهربان ودیده ای نگرانت

اینجاهستم وتا...سالها برایت مینویسم


 کاش اینجا بودی... و من نصفه و نیمه نبودم...!شیوا

ادامه مطلب ...